تحلیل تکنیکال، یک تکنیک تجربی پایه ای است. در این تحلیل، با استفاده از روش هایی که شامل یک سری ابزار، نمودار، اندیکاتور، اسیلاتور و غیره است به تحلیل قیمت یک دارایی بپردازید و زمان و قیمت مناسب برای خرید و فروش آن را برآورد نمایید. در واقع یکی از خوبی های تحلیل تکنیکال این است که فقط محدود به یک بازار مالی نیست. نه تنها در بازارهای مالی بلکه در سایر بازارها از جمله بازار مسکن، بازار ارز و بازارهای کالایی نیز از تحلیل تکنیکال استفاده می شود.

یک تحلیل گر تکنیکال می تواند تنها با تکیه بر دانش نموداری خود و بدون توجه به اخبار، شایعات و تحلیل فاندامنتال به بررسی رفتار قیمت یک دارایی بپردازد. چرا که در تحلیل تکنیکال بر خلاف تحلیل بنیادی (فاندامنتال)، این اعتقاد وجود دارد که همه اطلاعات مهم بازار در قیمت و حجم معاملات منعکس شده است. در تحلیل بنیادی، تحلیلگر می کوشد ارزش ذاتی یک دارایی را برآورد نماید و با مقایسه آن با قیمت فعلی آن، تصمیم به خرید یا فروش دارایی بگیرد.

تحلیل تکنیکال بر اساس سه اصل استوار است که از نظریه های چارلز داو، موسس وال استریت ژورنال گرفته شده است و به همین خاطر به نظریه داو معروف است. برای بررسی قیمت یک دارایی بر اساس تحلیل تکنیکال می بایست به سه اصل اعتقاد داشت.

1- بر اساس تحلیل تکنیکال، همه چیز در قیمت لحاظ شده است.

در واقع یک تحلیلگر تکنیکال باور دارد که همه آن چیزی که در قیمت یک دارایی تاثیرگذار است در آن منعکس شده است. مسائلی اعم از فاکتورهای سیاسی، بنیادی، قانون گذاری و سایر فاکتورها تاثیر خود را بر قیمت می گذارند. به عبارت دیگر تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که به آن نیاز داریم.

جان مورفی در کتاب تحلیل تکنیکال خود بیان می کند که برای اثبات نادرستی این ادعا، زمان زیادی صرف شده است. اما همچنان هیچ نتیجه ای بر خلاف نظریه گفته شده؛ به اثبات نرسیده است. تحلیل گران تکنیکال می دانند که نمودارها هرگز علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند. آنها نمایانگر برآیند تغییرات بنیادی و اقتصاد کلان بازار هستند که این تغییرات بر جهت عرضه و تقاضا نیز تاثیر می گذارد.

با پذیرش این اصل، تحلیل گر می داند که نباید از بازار باهوش تر باشد و یا نباید پیش بینی های عجیب و غریبی درباره تغییرات قیمت انجام دهد. او می داند که دلایل زیادی برای نوسان قیمت وجود دارد و وی نیازی به دانستن این دلایل برای پیش بینی قیمت ندارد. فقط کافی است که قیمت دارایی را بررسی کرده و بر اساس استراتژی خود عمل نماید.

2- قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.

به عبارت دیگر، قیمت ها تمایل به حفظ روند فعلی خود به جای تغییر آن را دارند. حفظ روند تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تاثیر نگذارد، ادامه خواهد داشت. حرکت قیمت تصادفی نیست و دارای روند است. حتی اگر گاهی قیمت دارای روند خاصی به نظر نمی رسد. اگر به دید زمانی بلندتری به آن نگاه شود، حتما دارای روند خواهد بود.

3- از نظر تحلیل تکنیکال تاریخ تکرار می شود.

بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال بر اساس روانشناسی افراد تنظیم شده است. تحلیل تکنیکال معتقد است احساسات شرکت کنندگان بازار جز لاینفکی از عوامل نوسان قیمت است. و روانشناسی جمعی بازار در دوره های متفاوت تقریبا مشابه است. بنابراین نوسانات آینده می تواند شبیه به نوسانات گذشته باشد. به بیانی دیگر، تاریخ تکرار می شود و آینده چیزی جز تکرار گذشته نیست و گذشته کلیدی برای پیش بینی آینده است.

نتیجه گیری

تحلیلگران تکنیکال با استدلال آن که عرضه و تقاضا در نهایت باعث کشف قیمت می‌شود، با بررسی و مطابقت گذشته نمودار قیمت و پیدا کردن الگوهای متفاوت و تکرارشونده ی آینده، قیمت یک دارایی را پیش‌بینی می‌کنند. با توجه به این که تحلیل تکنیکال یک علم تجربی است و تکنیک های آن در حال رشد و توسعه می باشد، توصیه می شود تنها به آن بسنده نکنید.  جهت تصمیم گیری و تحلیل دقیق تر از علوم دیگر همچون اقتصاد کلان، تحلیل فاندامنتال و تحلیل سنتیمنتال به عنوان تکه های دیگر این پازل استفاده نمود.

نظرات کاربران